سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون خبر مرگ اشتر بدو رسید فرمود : ] مالک مالک چه بود به خدا اگر کوه بود کوهى بود جدا از دیگر کوهها و اگر سنگ بود سنگى بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد . [ و فند کوهى است از دیگر کوهها جدا افتاده . ] [نهج البلاغه]
دیکتاتور مخملی
این وبلاگ رو هم جهت روشن شدن پاره ای مطالب و بعضا انبساط خاطر دیدن فرمائید!
ایساتیس - حسین رادیار

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط العبد 88/11/11:: 11:15 صبح     |     () نظر

این مطلب از وبلاگ آقای محمدابراهیم اباذری برداشت شده است. جهت شفاف تر شدن باطن جبهه نفاق سبز.
***
ذلت، حقارت و درماندگی جریان نفاق سبز به جایی رسیده که برای فضاسازی، شانتاژ و تحریک افکار عمومی، دست به جعل اسناد نظامی می‌زنند!
آن‌هم چه جعلی؛ بسیار احمقانه، ناشیانه و مضحک.

و اما اصل ماجرا؛
در طول چند روز گذشته از
طرف طرفداران جنبش! سبز، ایمیلی‌هایی برای اشخاص، سایت‌ها و گروه‌های
اینترنتی ارسال می‌شود با این عنوان [یا عناوین مشابه]:
"افشای یک سند محرمانه: درخواست نیروی انتظامی از سپاه، برای جاگزینی نیروهای ضد شورش به دلیل شرایط نامتعادل روحی".

ضمیمه ایمیل هم تصویری است از آن سند محرمانه!
[
این تصویر سند محرمانه‌ای!!! است که سبزک‌ها در اینترنت منتشر کرده‌اند.] - [تصویری از یکی از سایت‌های سبز! منتشر کننده این نامه محرمانه و سرّی!!!]

هر شخصی که خدمت سربازی رفته باشد [در هر یک از
نیروهای نظامی و انتظامی] یا یکی از سربرگ‌های نیروی انتظامی را دیده
باشد، با یک نگاه ساده به این به اصطلاح سند محرمانه!!! متوجه جعلی بودن و
البته جعل ناشیانه آن می‌شود.
جعل نامه نیروی انتظامی - برای دیدن تصویر بزرگتر کلیک کنید

این نامه به قدری مضحکانه طراحی شده که نشان می
دهد طراح یا طراحان آن، هیچ‌گونه اطلاعاتی در رابطه با نوع نامه‌نگاری
اداری [نظامی]، کلمات مورد استفاده در نامه نگاری‌های اداری معمولی! و حتی
شکل سربرگ‌ها ندارند!!!

برای نمونه تنها به برخی از سوتی‌های به شدت
مضحکانه این جماعت منطقی، قانون‌مدار و حرفه‌ای! در مورد نامه مورد نظر،
اشاره می کنم [بر اساس تصویر نامه].

1- در هیچ سربرگ اداری در
ج.ا.ایران، 2 بار از آرم الله استفاده نمی‌شود و البته جای آرم نیروی
انتظامی در سربرگ‌های رسمی‌اش سمت راست نیست!

2- رنگ زمینه آرم نیروی
انتظامی، با رنگ کاغذی که روی آن چاپ می‌شود یکی است! زیرا در طراحی آرم،
این بخش بدون رنگ در نظر گرفته شده است. [آرم از جای دیگری به این برگه
منتقل شده است].

3- از [نویسنده] و به [مخاطب]
نامه بسیار ناشیانه انتخاب شده‌اند. این دو رده نظامی، بر اساس قوانین
نظامی امکان ارسال نامه مستقیم به یکدیگر را ندارند!

4- مهر "شخصاً مفتوح فرمایید"
روی متن نامه خورده است!!! یعنی وقتی نامه از پاکت خارج شده و آن را باز
می‌کنید! تازه متوجه می‌شوید که شخصاً باید مفتوح می‌کردید!!!

5- جاعل یا جاعلین ناشی این
نامه نمی‌دانسته‌اند که در ساختار انتظامی و نظامی و در کل، نیروهای مسلح
ج.ا.ایران هیچ بخشی با پیشوند یا پسوند "گارد!" وجود ندارد و به احتمال
زیاد این کلمه را از عنوان "گارد جاویدان" حکومت پهلوی کپی‌برداری کرده و
یا این‌که از شنیده‌های کوچه بازاری و سبزکی! خود استفاده نموده است!

6- جاعل یا جاعلین سبز این سند
محرمانه! نمی‌دانسته‌اند که عبارات و الفاظ عامیانه و شخصی در نامه‌های
رسمی وجود نداشته و تخلف محسوب می‌‌شود، مگر در مواردی که قرار باشد عین
یک عبارت یا کلمه‌ای را به نقل از شخصی بیاورند.

7- هیچ‌یک از مقامات نیروی
انتظامی برای امضاء نامه‌های رسمی و ستادی از عنوان "بسیجی" استفاده
نمی‌کنند و تنها مجاز به استفاده از عنوان و درجه ابلاغی هستند.

8- مهر در نامه‌های اداری باید زیر یا بر روی امضاء و در سمت چپ نامه بخورد نه در یک گوشه نامه، آن‌هم سمت راست!!!

9- مهر محرمانه بر روی پاکت نامه می‌خورد! و اگر قرار باشد روی نامه درج شود، در بالای نامه و قبل‌از متن نامه قرار می‌گیرد.

10- قسمت‌هایی از نامه که 
سیاه شده است را با دقت نگاه کنید. اگر متن را بخوانید متوجه می‌شوید که
در اکثر این قسمت‌ها از نظر دستور زبان و عبارت‌های نامه، هیچ کلمه‌ای
نباید باشد و جاعل ناشی جاهای خالی بخش‌هایی از نامه را سیاه کرده که نه
عبارت مهمی در آن بوده و یا این‌که کلمه‌ای در آن بخش وجود نداشته.

11- به کادرهای جدا کننده
بخش‌های نامه توجه کنید. هیچ‌یک از سربرگ‌های نظامی، دارای کادرهای ساده و
بدون طراحی یا رنگ بندی متمایز کننده نیستند! جاعل بی‌سواد، به وسیله یک
نرم‌افزار گرافیکی ساده اقدام به کادرکشی و قرار دادن بخش‌های مختلف این
جعل حرفه‌ای!!! نموده است.

اوج حماقت در این جعل ناشیانه از آن‌جایی مشخص
می‌شود که جاعل ساده‌ی ما! نمی‌دانسته که وقتی طرحی را با یک نرم‌افزار
گرافیکی ایجاد کرده و از آن یک خروجی نهایی می‌گیرد، نرم‌افزار به صورت
پیش‌فرض، نام سیستم سخت‌افزاری و شماره سریال سیستم عامل اجرایی (در اینجا
ویندوز) و همچنین شماره سریال یکتای آن ورژنی از نرم‌افزار (در اینجا
Photoshop) را در قالب تصویر و در بخش اطلاعات تصویر ذخیره می‌کند!
اطلاعاتی که بخشی از آن‌ها به راحتی و حتی برای کاربران آماتور و بخشی
دیگر (جزئیات) توسط نرم‌افزارهای خاصی قابل دسترسی است.

و در پایان باید گفت: زنده باد فتوشاپ و کورل!


مرتبط:

ما بی‌شماریم؛ اگر فتوشاپ بگذارد!

تصاویر فتوشاپی جدید از نوع سبز!

رسوایی در دست‌کاری عکس مراسم روز قدس


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط العبد 88/11/11:: 10:56 صبح     |     () نظر

 نقل از وبلاگ فرزند شهید. آقای حسین قدیانی http://www.ghadiani.blogfa.com/
 همان شیخ رای پنجمی...
****

شیخ بی سواد در برنامه 90
فردوسی‌پور: خیلی‌خیلی خوشحالیم از اینکه در خدمت
شما هستیم. امشب برنامه‌مون یه‌مقدار دیر شروع شد. الان ساعت یک ربع به 11
است و فکر کنم تا حول و حوش بوق سگ در خدمت‌تان باشیم. در هفته گذشته
اتفاقاتی عجیب و غریب افتاد که ما در این برنامه به همه آنها خواهیم
پرداخت. ما امشب در خدمت شیخ از خدا بی‌خبر یا همان
شیخ‌بی‌سواد(شین)هستیم. خیلی خوش‌ آمدید.
شین: به شما که عرض کنم، الان من چقدر وقت دارم؟
فردوسی‌پور: ما حالا حالا‌ها در خدمت شما هستیم. جناب شیخ ما اول برنده‌های هفته گذشته را انتخاب کنیم؛ از یک تا 150000؟
شین: بشمارم؟
فردوسی‌پور: نه باید انتخاب کنید.
شین: چی‌رو انتخاب کنم؟
فردوسی‌پور: ‌برنده‌های مارو.
شین: برنده‌های شما کجان؟
فردوسی‌پور: هیچی‌بابا، یه شماره بگو.
شین: به شما که عرض کنم موبایلم رو که حفظ نیستم، شماره دفترم رو می‌دم!
فردوسی‌پور:‌ ببینین، یه شماره از یک تا 150000 بگین.
شین: من الان چقدر وقت دارم؟
فردوسی‌پور:
از وقت خیالتان راحت باشه. یه شماره بگو از یک تا 150000. از یک تا
150000، 150000 عدد است،‌یکی را انتخاب کنید. خیلی راحت است.
شین:‌ چه‌جوری از بین 150000 تا عدد، یکی را انتخاب کنم؟ 150000 عدد است، یکی دو تا که نیست!!
فردوسی‌پور:‌کاری نداره که. یه عدد بگو از یک بزرگ‌تر، از 150000 کوچک‌تر!
شین: خود یک هم حسابه؟
فردوسی‌پور: آره حسابه.
شین: 150000 چی؟
فردوسی‌پور: اونم حسابه، تو رو خدا یه عدد بگو قال قضیه رو بکن. الان اتاق فرمان دارن بال بال می‌زنن!
شین: به شما که عرض کنم دقیقاً چقدر از وقتم مونده؟
فردوسی پور:‌ از یک تا 150000 لطفاً. از وقتم نگران نباش.
شین: بالاخره من باید بدونم چقدر وقت دارم. به شما که عرض کنم....
فردوسی‌پور: ما تا آخر برنامه در خدمت شما هستیم. جان من یه شماره بگو.
شین: از یک تا 150‌هزار، یا اینکه هر شماره‌ای دلم خواست؟!
فردوسی‌پور: اصلاً هر شماره‌ای که دلت خواست، فقط جان من یه شماره بگو. بابا الان نصف وقت برنامه گذشت، یه شماره نگفتی.
شین: به شما که عرض کنم، شماره‌ چی‌رو نگفتم؟
فردوسی‌پور: یه شماره از یک تا 150000.
شین: حالا چرا از یک تا 150000؟!
فردوسی‌پور: ما در برنامه‌مون هر هفته یه مسابقه SMS داریم و هفته بعدش برنده‌ها رو انتخاب می‌کنیم.
شین: اِ، چه خوب!
فردوسی پور: ببینید؛ هفته گذشته 1100000 نفر به برنامه‌مون SMS دادن. خب؟!
شین: خب!
فردوسی‌پور:
حالا ما این شماره‌ها رو به چند دسته تقسیم کردیم و از میهمان برنامه
می‌خواهیم میان هرکدام از این دسته‌ها یک عدد را به صورت رندوم انتخاب
کنند.
شین: ‌هفته پیش چند نفر SMS دادن؟
فردوسی‌پور: 1100000.
شین: خب حالا من چه‌کار کنم.
فردوسی‌پور: یه شماره بگو.
شین: همان 1100000!
فردوسی‌پور: از یک تا 150‌هزار.
شین: مگه نگفتی 1100000 نفر SMS دادن؟
فردوسی‌پور: آره،‌ اما از یک تا 1100000 را ما تقسیم کردیم در چند دسته. دسته اول از یک تا 150000 است.
شین: دسته دوم از چند تا چند است؟
فردوسی‌پور: از 150000 تا 300000.
شین: 200785.
فردوسی‌پور: 200785 چی؟
شین: از 150000 تا 300000، یه عدد انتخاب کردیم دیگه.
فردوسی پور: نه، شما پرسیدی دسته دوم از چند تا چند است، من هم جواب دادم.
شین: اِ ! من خیال کردم پرسیدی از 150000 تا 300000 یه عدد انتخاب کنم.
فردوسی‌پور:
مشتی، 2 ساعته از یک تا 150000 یه شماره انتخاب نکردی، اون‌وقت از 150000
تا 300000 یکی را انتخاب می‌کنی؟! اول از یک تا 150000 انتخاب کن.
شین: 25/1.
فردوسی‌پور:‌ اعشاری قبول نیست.
شین: 1 بر روی 25.
فردوسی‌پور: کسری هم قبول نیست.
شین: 1 به توان 25.
فردوسی‌پور:‌ توان، حساب نیست. اصلا یه شماره رند بگو.
شین: 09122000000
فردوسی‌پور: شماره موبایل نه، از یک تا 150000.
شین: 1 رادیکال 25.
فردوسی‌پور: 1 رادیکال 25، کوفت! 1 رادیکال 25،‌درد! 1 رادیکال 25، حناق! خون جیگرم کردی یه شماره بگی. پاشو برو بیرون بابا.
شین: ‌به شما که عرض کنم، من هنوز تا پایان برنامه وقت دارم؛ بیرون هم نمی‌رم! چه کار می‌خوای بکنی؟!

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط العبد 88/11/9:: 8:30 عصر     |     () نظر

<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره

العبد
به یاد شهیدی که خاطراتش الگوی جاماندگان ، و یادش شعله ایست بر این فراق جانسوز... شهید ابراهیم هادی
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها